سلوک داستانی عاشقانه دارد و پنجمین رمان دولت آبادی است. او در این رمان با نثری شاعرانه و گیرا داستانش را روایت میکند. شخصیت اول این رمان قیس نام دارد. مردی میانسال که در کندوکاو گذشتهاش مخاطب را همراه با داستان میکند. این کتاب از آثار اوایل دهه هشتاد دولت آبادی است که برای کسانی که سیر کتابهای او را دنبال میکنند میتوانند مسیر مطالعاتی خود را انتخاب کرده و آثار دولتآبادی را در دهههای مختلف مطالعه کنند. اگر علاقهمند به داستانهای تاریخی، عاشقانه هستید و دیگر آثار دولتآبادی مثل کلیدر، جای خالی سلوچ و طریق بسمل شدن را دوست داشتهاید بیشک از شنیدن کتاب صوتی سلوک نیز لذت خواهید برد. محمود دولتآبادی در یادداشتی درباره نحوه نامگذاری رمان سلوک گفته است: «اما دوستان عزیز با تواضع بگویم ادبیات که از چشم و جان خواننده به نظر دلنشین و زندگیبخش میآید، در جاری شدنش از جان و دست نویسنده بسی که جان فرسا و فلاکتبار است. دستکم در تجربه شخصی میتوانم بگویم آنچه مرا از پای درآورد ناممکن بودن نوشتن است. وقتی به ناچار شروع میکنم به نوشتن، چنان که گویی به دوزخی وارد میشوم، شاید به امید آن که به بهشتواری برآورم. اما غالبا درون دهلیزهای آن در میمانم و چون سرانجام از آن دهلیزها میگذرم با صرف سالهای عمر، از پس چندی که برمیگردم و به حاصل کارم مینگرم حقیقت این است که غالبا احساسی ناخوشایند دارم. پس گاهی به صرافت میافتم که دورش بریزم یا که بسوزانمش. اما عمری که در پای آن ریختم چه میشود؟ بنابراین با بیرحمی به جراحی و تراشیدن و ساییدن همانچه میپردازم که در لحظات نوشتن شوقی جانسوز به آن همه داشتهام و این جرح و تعدیل بیشتر نابودم میکند. نمونهاش همین کاری که در دست دارم که در مسیر تراش و سایشها از بیش از هفت نام گذر کردم تا سرانجام سلوک قرار بیافت.» - به نقل از پشت جلد کتاب سلوک